سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  رویای خیس
دو تن به خاطر من تباه شدند : دوستى که از اندازه نگاه نداشت و دشمنى که بغض مرا در دل کاشت . [نهج البلاغه]
کل بازدیدهای وبلاگ
11208
بازدیدهای امروز وبلاگ
0
بازدیدهای دیروز وبلاگ
46
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
رویای خیس
حسن شهبازی
چشمانمان را بر گذر قاصدکها بازکنیم که زمان؛ ساز سفر می زند، دست به دست هم دهیم؛ دلهایمان را یکی کنیم, بی هیچ پاداشی, حراج محبت کنیم و باور کنیم که همه خاطره ایم؛ دیر یا زود همه رهگذر قافله ایم.
لوگوی وبلاگ
رویای خیس
فهرست موضوعی یادداشت ها
آنتی پاس . دستگاه ضد زنگ الکترونیکی خودرو . محافظت بدنه خودرو .
اوقات شرعی
لینک دوستان

فرغونچی
هم نفس
سایت تخصصی موبایل

اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   حسن شهبازی  

عنوان متن معرفی شرکت مبتکر صنعت سبلان دوشنبه 87 دی 9  ساعت 1:41 عصر

...

شرکت مبتکر صنعت سبلان با مسئولیت محدود شرکتی نوپا اما پربار و متشکل از جوانانی مبتکر و
اندیشمند و نوآورانی مبتکر با ایده های بدیع و خلاقانه در زمینه های مختلف
می باشد. اعضای اصلی این شرکت گروهی علمی با زمینه های تخصصی گوناگون
هستند که با همکاری همدیگر دست به طرح پیش فرض های نوآورانه ، انجام
آزمایشات مختلف و تولید و عرضه محصولات نهایی به بازار می نماید.

در حال حاضر اولین محصول این شرکت دستگاه الکترونیکی ضد زنگ خودرو موسوم به آنتی پاس ( Anti Pass ) می باشد که نصب آن بر روی خودروهای سواری از پوسیدگی و خوردگی تمام قطعات فلزی آن مخصوصا بدنه اتومبیل جلوگیری خواهد کرد.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید.

http://www.mss.iranblog.com

...


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   حسن شهبازی  

عنوان متن حیدربابا یه سلام پنج شنبه 87 خرداد 9  ساعت 11:41 صبح

حیدر بابایه سلام
(?)
حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا
سئللر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !
منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه

(2)
حیدربابا ، کهلیک لروْن اوچاندا
کوْل دیبینَّن دوْشان قالخوب ، قاچاندا
باخچالارون چیچکلنوْب ، آچاندا
بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله
آچیلمیان اوْرکلرى شاد ائله

(3)
بایرام یئلى چارداخلارى ییخاندا
نوْروز گوْلى ، قارچیچکى ، چیخاندا
آغ بولوتلار کؤینکلرین سیخاندا
بیزدن ده بیر یاد ائلییه ن ساغ اوْلسون
دردلریمیز قوْى دیّکلسین ، داغ اوْلسون

 

اگر دوست داشتین بفرمایین تا لینک دانلود متن کامل و نیز نسخه جاوای کل کتاب حیدربابا یه سلام رو براتون بذارم تا در موبایل هم بتونید مطاله کنید.

 

 

 

 

شهریار


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   حسن شهبازی  

عنوان متن خاطرات غم انگیز یک دانشجوی دم بخت شنبه 87 خرداد 4  ساعت 1:12 عصر

این مطلبو در یک وبلاگ دیگه خوندم خیلی جالبه ، بخونید لطفا

 

 خاطرات غم انگیز یک دانشجوی دم بخت

دوشنبه اول مهر: امروز روز اولی است که من دانشجو شده ام. شماره ی کلاس را از روی برد پیدا کردم. توی کلاس هیچ نبود، فقط یک پسر نشسته بود. وقتی پرسیدم A«کلاس ادبیات اینجاست؟A» خندید و گفت: بله، اما تشکیل نمی شه! و دوباره در مقابل تعجبم گفت که یکی دو هفته ی اول که کلاس ها تشکیل نمی شود و خندید.
با اینکه از خندیدنش لجم گرفت، اما فکر کنم او از من خوشش آمده باشد، چون پرسید که ترم یکی هستید یا نه. گمانم می خواست سر صحبت را باز کند و بیاید خواستگاری! اما شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد نخندد!
دو هفته بعد، سه شنبه: امروز دوباره به دانشگاه رفتم. همان پسر را دیدم از دور به من سلام کرد، من هم جوابش را ندادم. شاید دوباره می خواست از من خواستگاری کند. وارد کلاس که شدم استاد گفت:"دو هفته از کلاس ها گذشته، شما تا حالا کجا بودید؟" یکی از پسرهای کلاس گفت:A«لابد ایشان خواب بودن.A» من هم اخم کردم. اگر از من خواستگاری کند، هیچ وقت جوابش را نمی دهم چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد طعنه نزند!

چهارشنبه: امروز صبح قبل از اینکه به دانشگاه بروم از اصغر آقا بقال سر کوچه کیک و ساندیس گرفتم او هم از من پرسید که دانشگاه چه طور است؟ اما من زیاد جوابش را ندادم. به نظرم می خواست از من خواستگاری کند، اما رویش نشد. اگر چه خواستگاری هم می کرد، من قبول نمی کردم . آخر شرط اول من برای ازدواج این است که تحصیلات شوهرم اندازه ی خودم باشد!
جمعه: امروز من در خانه تنها بودم. تلفن چند بار زنگ زد. گوشی را که برداشتم، پسری گفت: خانم میشه مزاحمتون بشم؟ من هم که فهمیدم منظورش چیست اول از سن و درس و کارش پرسیدم و بعد گفتم که قصد ازدواج دارم، اما نمی دانم چی شد یخ کرد و گفت نه و تلفن را قطع کرد. گمانم باورش نمی شد که قصد ازدواج داشته باشم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم خجالتی نباشد!
سه هفته بعد در روز شنبه: امروز سرم درد می کرد دانشگاه نرفتم. اصغر آقا بقال هم تمام مدت جلوی مغازه اش نشسته بود، گمانم منتظر من بود. از پنجره دیدمش. این دفعه که به مغازه اش بروم می گویم که قصد ازدواج ندارم تا جوان بیچاره از بلاتکلیفی دربیاید، چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم گیر نباشد!
سه شنبه: امروز دوباره همان پسره زنگ زد ! گفت که حالا نباید به فکر ازدواج باشم. گفت که می خواهد با من دوست شود. من هم گفتم تا وقتی که او نخواهد ازدواج کند دیگر جواب تلفنش را نمی دهم، بعد هم گوشی را گذاشتم. فکر کنم داشت امتحانم می‌کرد، ولی شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم به من اعتماد داشته باشد!
چهارشنبه: امروز یکی از پسرهای سال بالایی که دیرش شده بود به من تنه زد و بعد هم عذرخواهی کرد، من هم بخشیدمش. به نظرم می‌خواست از من خواستگاری کند، چون فهمید من چه همسر مهربان و با گذشتی برایش می‌شوم! اما من قبول نمی‌کنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم حواسش جمع باشد و به کسی تنه نزند!
جمعه: امروز تمام مدت خوابیده بودم. حتی به تلفن هم جواب ندادم، آخر باید سرحرفم بایستم. گفته بودم که تا قصد ازدواج نداشته باشد جواب تلفنش را نمی دهم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم مسئولیت پذیر باشد!
دوشنبه: امروز از اصغرآقا بقال 2 تا کیک و ساندیس گرفتم. وقتی گفتم دو تا، بلند پرسید چند تا؟ من هم گفتم دو تا. اخم هایش که تو هم رفت فهمیدم که غیرتی است. حالا مطمئنم که او نمی تواند شوهر من باشد. چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم غیرتی نباشد، چون این کارها قدیمی شده!
پنچ شنبه: امروز دوباره همان پسره تلفن زد و گفت قصد ازدواج ندارد، من هم تلفن را قطع کردم. با او هم ازدواج نمی کنم. چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم هی مرا امتحان نکند!
دوشنبه: امروز روز بدی بود. همان پسر سال بالایی شیرینی ازدواجش را پخش کرد. خیلی ناراحت شدم گریه هم کردم ولی حتی اگر به پایم هم بیفتد دیگر با او ازدواج نمی کنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم وفادار باشد!
شنبه: امروز یک پسر بچه توی مغازه ی اصغرآقا بقال بود. اول خیال کردم خواهرزاده اش است، اما بچه هه هی بابا بابا می گفت. دوزاریم افتاد که اصغرآقا زن و بچه دارد. خوب شد با او ازدواج نکردم. آخر شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زن دیگری نداشته باشد!
یکشنبه: امروز همان پسری که روز اول دیدمش اومد طرفم. می دانستم که دیر یا زود از من خواستگاری می کند. کمی که من و من کرد، خواست که از طرف او از دوستم "ساناز" خواستگاری کنم و اجازه بگیرم که کمی با او حرف بزند. من هم قبول نکردم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم چشم پاک باشد!
ترم آخر: امروز هیچ از من خواستگاری نکرد. من می دانم می ترشم و آخر سر هم مجبور میشم زن اکبرآقا مکانیک بش


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   حسن شهبازی  

عنوان متن دردهای من و مردم وطن من چهارشنبه 87 خرداد 1  ساعت 7:46 عصر

 

نگاهم یاد باران کرده امشب ،

مرا سر در گریبان کرده امشب ،

غم و فریاد من از این و آن نیست،

دلم یاد رفیقان کرده امشب.

 

*******

یاد ارزانی بخیر

یاد اجاره خونه های منصفانه و ارزان بخیر

یاد صاحب خونه های با معرفت بخیر

یاد ... بخیر

******

امروز تولدمه اما دردهای جامعه و مردمم بغض را در گلویم انباشته

خدایا به مردم وطنم کمک کن تا بر مشکلات گرانی ، مسکن، اجاره بها ، بی خانمانی ، اعتیاد های ناخواسته و رفیق بازی و بر ... غلبه کنند.

 

نظر بدین لطفا


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   حسن شهبازی  

عنوان متن حجاب و قانونمندى در روابط زن و مرد سه شنبه 87 اردیبهشت 31  ساعت 3:33 عصر


می خواستم نوشتن رو امروز شروع کنم اما مطلبی که براتون در ذیل آوردم جالب تر متن مورد نظر خودم بود پس اولویت را به مطلب آقای رجبی دادم ، خواندنش خالی از لطف نیست:

حجاب و قانونمندى در روابط زن و مرد
بى شک، پوشش زن در برابر مردان نامحرم، یکى از ضروریات دین اسلام است که درباره جنبه اسلامى آن نمى توان تردیدى به خود راه داد.
در قرآن کریم و روایات وارده از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله)و ائمه معصومین (علیهم السلام) و نیز در کلمات فقها، به وجوب و کیفیت آن تصریح شده است.
حجاب در ادیان گذشته نیز وجود داشته است، ولى این حکم در دین اسلام بسیار مترقى تر است، زیرا در این دین، از افراط و تفریط هایى که در مورد پوشش زنان در ادیان و اقوام گذشته وجود داشته، اجتناب شده و براى حجاب، حدى متناسب با غرایز انسانى در نظر گرفته شده است. حجاب اسلامى به معناى حبس زن در خانه و دورى از شرکت در مسائل اجتماعى نیست، بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه عفت و حیا پیشه کند، موى سر و اندام خویش را بپوشاند و از جلوه گرى و خودنمایى بپرهیزد.
مرحوم شهید مطهرى در این باره مى فرماید: «اسلام مى گوید: نه حبس نه اختلاط، بلکه حریم. سنت جارى مسلمین از زمان رسول خدا همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمى شدند، ولى همواره اصل «حریم» رعایت شده است. در مساجد و مجامع، حتى در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است.»(?)
در قرآن کریم در مورد حجاب و قانونمندى روابط زن و مرد، دو دسته آیه وجود دارد. دسته اول آیاتى که در مورد وجوب حجاب و پوشش ظاهرى و حد و کیفیت آن نازل شده است؛ و دسته دوم آیاتى که نوع رابطه بین مرد و زن نامحرم را بیان مى کند و آنان را از کارهایى که عفت و پاکدامنى شان را تهدید مى کند، برحذر مى دارد، که در ادامه مى آید.
کیفیت پوشش در قرآن
قرآن در دو آیه، کیفیت پوشش زن در حضور نامحرم را بیان مى کند:
الف) سوره نور، آیه ?? : «قُل لِّلْمُوءْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ...؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاههاى هوس آلود) فرو گیرند و عفّت خویش را حفظ کنند و زینت خود را، جز آن مقدار که نمایان است آشکار ننمایند و (اطراف) روسرى ها و مقنعه هاى خود را بر سینه خود افکنند (تاگردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان یا پدرانشان، یا پدرشوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیش شان، یا بردگانشان، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را بر زمین نزنند تا زینت پنهانى شان دانسته نشود (و صداى خلخالى که بر پا دارند به گوش نرسد).و همگى به سوى خدا باز گردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید».
شهید مطهرى(?) در باره مفاد این آیه و آیه قبل آن مى فرماید: دو آیه ?? و?? نور مربوط به وظایف زن و مرد در معاشرت با یکدیگر است که شامل چهار قسمت است:
?
- هر مسلمان، چه مرد وچه زن، باید از چشم چرانى و نظربازى اجتناب کند.
?- مسلمان، خواه مرد یا زن، باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشاند.
?- زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و درصدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند.
?- دو استثنا براى پوشش زن ذکر شده که یکى با جمله «وَلا یُبْدِینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها» بیان شده است و نسبت به عموم مردان است و دیگرى با جمله « وَلایُبْدِینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ...» ذکر شده و نداشتن پوشش را براى زن نسبت به عده خاصى تجویز مى کند.

همچنین از جمله «وَ لا یَضْرِبْنَ بِاَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ؛ هنگام راه رفتن پاهاى خود را بر زمین نزنند تا زینت پنهانى شان دانسته شود» فهمیده مى شود: پایکوبى، نمودى کامل از ظاهر کردن باطن زن است و به انواع حرکات تحریکى که باعث جلب توجه مردان نامحرم مى شود، اشاره دارد. (?)
ب) آیه ?? سوره احزاب: « یَا أَیُّها النَّبِیُّ قُل لأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُومِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلابِیبِهِنَّ؛ اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو جلبابهاى (= روسریهاى بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى این که (به پاکدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا وکوتاهى از آنان سر زده، توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است».
شهید مطهرى در توضیح کلمه «جَلباب» بعد از این که به اقوال مفسرین اشاره مى کند، مى فرماید: «چنانچه ملاحظه مى فرمایید معنى جلباب از نظر مفسران چندان روشن نیست. آن چه صحیح تر به نظر میرسد این است که در اصل لغت، کلمه جلباب شامل هر جامه وسیع مى شده است، ولى غالباً در مورد روسرى هایى که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است به کار مى رفته است. ضمناً معلوم میشود دو نوع روسرى براى زنان معمول بوده است: یک نوع، روسرى هاى کوچک که آنها را «خِمار» یا مقنعه مى نامیده اند و معمولاً در داخل خانه از آنها استفاده مى کرده اند. نوع دیگر، روسرى هاى بزرگ که مخصوص خارج منزل بوده است. این معنا با روایاتى که در آنها لفظ جلباب ذکر شده است نیز سازگار است». (?)
قانونمندى روابط زن و مرد در قرآن
دسته دوم به آیاتى اشاره مى کند که درباره کیفیت ارتباط با نامحرم است. در این آیات، مؤمنان خصوصاً زنان را از رفتارهایى که سبب جلب توجه و تحریک نامحرم مى شود، باز مى دارد و حیا و عفت در مقابل نامحرم را مورد ستایش قرار مى دهد:
سخن گفتن با نامحرم در احزاب، آیه ?? آمده: «یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِسَاء إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَض وَ قُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوفاً؛ اى همسران پیامبر، شما همانند هیچ یک از زنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید، پس به گونه اى هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع نکنند، و به شایستگى سخن بگویید». این آیه گرچه خطاب به همسران پیامبر است، ولى اختصاص به آنها ندارد و شامل همه زنان مسلمان مى شود. طبق این آیه زنان نباید در گفت و گو با نامحرم از سخنانى که مفهوم یا آهنگ آن وسوسه آمیز و تحریک کننده باشد استفاده کنند؛ چه بسا در بین آنها افرادى باشند که به سبب ضعف ایمان و آلودگى به هوس هاى شیطانى، تحریک شوند و خیال گناه در سر خود بپرورانند. بنابراین براى حفظ عفت و پاکدامنى افراد جامعه، بر زنان لازم است در گفت و گو با نامحرم دقت لازم را داشته باشند.
خود آرایى و تبرج احزاب ‎/ ?? : «وَقَرْنَ فِى بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الأُولَى؛ و (اى زنان پیامبر) در خانه هاى خود بمانید و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید». در این آیه نیز به زنان دستورات دیگرى براى برخورد با نامحرم مى دهد. در ابتدا از زنان مى خواهد تا جایى که امکان دارد از خانه خارج نشوند و خود را کمتر در معرض دید نامحرم قرار دهند؛ زیرا با این کار جلوى بسیارى از مفسده هاى اخلاقى گرفته مى شود و زمینه انحراف و ناهنجارى در جامعه از بین مى رود. چنانچه در آیه ?? همین سوره به این مطلب اشاره کرده است.
دستور دیگرى که این آیه براى زنان دارد این است که از تبرج و جلوه گرى و جلب توجه نامحرم بپرهیزند. کلمه تبرج از برج گرفته شده و به معناى آن است که فرد، خود را مانند برج در معرض دید و تماشاى دیگران قرار دهد. در واقع این قسمت آیه به ما مى فهماند اگر زنان نمى توانند در خانه بمانند و بیرون آمدن از منزل برایشان ضرورى است، به گونه اى خارج شوند که سبب جلب توجه نامحرم نشوند. پس طبق این آیه، جواز حضور زن در اجتماع مشروط بر این است که اولاً حضورش ضرورت داشته باشد و ثانیاً نحوه حضور او اعم از نوع پوشش، راه رفتن، نگاه کردن و در یک کلمه تمام حرکات و سکناتش به نوعى باشد که در قالب تبرج و جلوه گرى نبوده بلکه همراه با حیا و عفت باشد. در سوره قصص آیات ??و ،?? در جریان دختران شعیب و حضرت موسى به همین شیوه رفتارى اشاره کرده و آن را مى ستاید. نگاه به نامحرم در سوره نور آیه ?? و ?? : «قُل لِّلْمُوءْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ... وَقُل لِّلْمُوءْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ؛ به مردان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند». در این دو آیه نیز به رفتار دیگرى که حاکى از عفت و حیاست اشاره مى کند و آن پرهیز از نگاه هوس آلود به نامحرم است. زیرا نگاه به نامحرم اگر از روى لذت باشد، سبب انحراف اخلاقى مى شود و آدمى را از جاده عفاف دور مى سازد.
داشتن مکان اختصاصى
احزاب آیه ?? : «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ؛ و هنگامى که چیزى از وسایل زندگى را (به عنوان عاریت) از آنان (زنان پیامبر) مى خواهید، از پشت پرده بخواهید؛ این کار براى پاکى دلهاى شما و آنها بهتر است». در این آیه نیز به شیوه دیگرى براى حفظ عفت و حیا اشاره مى کند و به مردان دستور مى دهد هنگام صحبت کردن با زنان پیامبر و به طور کلى، زنانى که با آنها محرم نیستند، سعى کنند رو در روى آنها قرار نگیرند، بلکه از پشت پرده صحبت کنند. این آیه بر لزوم داشتن مکان اختصاصى براى زنان و عدم جواز ورود آقایان به آنها تأکید مى کند.
عباس رجبى


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   حسن شهبازی  

عنوان متن اولین یادداشت دوشنبه 87 اردیبهشت 30  ساعت 10:2 عصر

سلام

دوست دارم در این وبلاگ بنویسم

بنویسم از ... .

 

راهنماییم کنید در چه موردی بنویسم

منتظر نظرات شما هستم


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

معرفی شرکت مبتکر صنعت سبلان
حیدربابا یه سلام
خاطرات غم انگیز یک دانشجوی دم بخت
دردهای من و مردم وطن من
حجاب و قانونمندى در روابط زن و مرد
اولین یادداشت


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ